به گزارش خبرنگار سرویس ادبی پایگاه خبری «جیرفت من» در ادامه گزیده ای از زیباترین اشعار در مورد مژه، همراه با شعرهای عاشقانه در وصف مژه های بلند یار و معشوق، ارائه میشود.
مژه ها و چشم یارم به نظر چنان نماید/ که میان سنبلستان چرد آهوی ختایی (عراقی)
********************************
چو در کنار منی کفر نعمت است ای دوست/ دو دیده ام مژه بر هم دمی اگر بزند. (حسین منزوی)
********************************
تیر مژه از کمان ابرو/ بر دل که زند بگو خدا را (فیض کاش)
********************************
گفته بودی که چرا محو تماشای منی/ آنچنان مات که یک دم مژه بر هم نزنم/ مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود/ ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی..
********************************
صبح می خندد و باغ از نفس گرمِ بهار/ می گشاید مژه، و می شکند مستیِ خواب (هوشنگ ابتهاج)
********************************
مژه بر هم زدن یار تماشا دارد/ که شود دست و گریبان دو جهان مست به هم (صائب تبریزی)
********************************
هرگز از بند و غم آزاد نگردد آن دل/ که گرفتار کمند سر گیسویی نیست/ هر مرض دارو و هر درد علاجی دارد/ زخم تیر مژه را مرهم و دارویی نیست (عبید زاکانی)
********************************
لمس مژه ی یار به روی گونه/ عجب تازیانه ی جذابی…
********************************
مژگان بهم آوردم و رفتم به خیالت/ پرهیز تماشا به چه نیرنگ شکستم (بیدل دهلوی)
********************************
بنازم آن مژه شوخ عافیت کش را/ که موج می زندش آب نوش بر سر نیش (حافظ)
********************************
مژه سیاهت ار کرد به خون ما اشارت/ ز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا (حافظ)
********************************
تاب مژه اش قلقلک دلمروده بُر می شد خنده در آغوش لبانم…
********************************
به جفایی و قفایی نرود عاشق صادق/ مژه بر هم نزند گر بزنی تیر و سنانش (سعدی)
********************************
شرط عقلست که مردم بگریزند از تیر من گر از دست تُ باشد مژه بر هم نزنم…
********************************
به چشمک اینهمه مژگان به هم مزن یارا که این دو فتنه بهم میزنند دنیا را (شهریار)
********************************
مژه تا بر سر پلک است بهایی دارد/ هر که از چشم تو افتاد به جایی نرسید
********************************
مژه هات شعر بلند ناتمومه به خدا/ عاشق کسی شدن جز تو حرومه به خدا/ با غمت هزار تا خنجر تو دلم فرو می ره/ ماه اگه برق چشاتو ببینه از رو می ره
********************************
چشم او را مژه از تیر بلا/ مژه اش میل کش چشم حیا (جامی)
********************************
دست هایت دور است
و آفتاب نگاهت
دیگر هیچ صبحی بر من نمی تابد
آری ، در طالعم نیستی
اما تو با مژه هایت
هر روز به استقبال
ردیف و قافیه ام برو
شعرهای مرا با چشم هایت ببوس
و بدان که عشق
با فاصله
هرگز کمرنگ نخواهد شد
********************************
فدای تک تک آن مژههایت/ کجایی تا دهم جانم فدایت/ غم یاری بهجز تو من ندارم/ بیا جانا دلم گردد فدایت (خانمیرزا قاسمی)
********************************
با یاد تو خوابم برد، در خواب تو را دیدم/ از پنجرهام تابید مهتاب، تو را دیدم/ شادان مژه بگشودم، بگریختی از چشمم/ از درد فشاندم اشک، در آب تو را دیدم! (ابوالقاسم لاهوتی)
انتهای خبر/ فاریابی