قطع درختان صنوبر شهر درب بهشت ساردوئیه

به گزارش «جیرفت من» در سکوت تلخ و بودار مسئولین شهر زیارتی سیاحتی ساردوئیه، مدیرکل اوقاف صنوبرهای صدساله شهر ساردوئیه را به مزایده گذاشت و در کمال ناباوری اره به ریشه آنان انداخت

ساردویی ها توجه واجب است
قصه ای دارم که خیلی جالب است

ای که دستت می رسد کاری بکن
از دو چشمت اشک خون جاری بکن

بود یک شهری در ایام قدیم
هدیه ی الله رحمان رحیم

نام او بودی به هرجایی نکو
شهر زیبایی بنام ساردو

داشت این شهر قشنگ و باصفا
مردمانی مهربان و با وفا

توی تابستان هوایش بی‌نظیر
یک نگینی سبز در خاک کویر

خلق و خوی مردمش نیکو سرشت
می وزید از سوی او بوی بهشت

آسمان پر ستاره ش ماه داشت
اهل دل را یک زیارتگاه داشت

کوه و دشتش سوسن و آلاله داشت
هم صنوبر های یکصد ساله داشت

گاه‌گاهی غربت پاییز داشت
از قضا مسئول‌هایی تیز داشت

یک مدیرکل اوقاف خرفت
چشم او قد صنوبر را گرفت

ظاهراً او با صنوبر دشمن است
با قد سرو تناور دشمن است

اره ها آورده توی ساردو
برده ایشان آبروی ساردو

می زند بر چوب‌ها چوب حراج
می فروشد با صنوبر سرو و کاج

یک نفر باید بگیرد گوش او
آه، نفرین بر دل خاموش او

سینه ی خود را بکن آنجا سپر
شهردار شهر کوری تو مگر؟

این شما و این صنوبر های شهر
تف میان میز این شورای شهر

اره را از دست دلالان بگیر
بخشدار شهر گوشت کر نگیر

شاعر: علیجان سلیمانی (شماله)

انتهای خبر/ فاریابی

توسط admin960

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × سه =